سینمای آوانگارد
روبر برسون : محمدرضا اصلانی
سینمای آوانگارد
روبر برسون : محمدرضا اصلانیدرباره من
آه روبر برسون!
دیگر چه می توانم گفت؟ دریا نمی داند. کفی آب بردار و به چهره بگو؛ چهره ام چه آسان در کفی اب خوانده می شود... اکنون دیگر دل به آب می دهم. در این خاکستر به تنگ آمده ام
ادامه...
The Virgin Spring
Movies that I've seen recently
Ingmar Bergman's film could be in tiers instead of my annual review. The row "Balthazar" Robert Bresson
I do not know and can not even guess what secrets to be discovered
Bergman's films, one of which will be determined in the presence of my new film
سرزمین زیبای من در 43ومین جشنواره بین المللی فیلم رشد
مستند سرزمین زیبای من ساخته داود مرزی زاده، به چهل و سومین جشنواره بین المللی فیلم رشد راه یافت.
اعضای هیات انتخاب جشنواره در این دوره ۱۵۸۰ اثر رسیده به دبیرخانه را بررسی کردند که در نهایت ۲۷۰ اثر به بخش داوری راه یافت.
ضمن تبریک، موفقیت بیشتر را برای داود مرزی زاده آرزومندیم.
شناخت فیلمنامه(2) : بررسی ایده
دومین نشست تخصصی شناخت فیلمنامه روز 3شنبه 16 مهر ماه 1392 در حوزه هنری برگزار می شود.
در نشست نخست موارد کلی فیلمنامه شکافته شد. بررسی ایده، موضوع مورد بحث این هفته می باشد.
این نشست در ادامه برنامه های کانون فیلم حوزه هنری استان هرمزگان است، که با همکاری "گروه سینماتوگرافی" برگزارمیشود.
توسری خورهای فیلم کوتاه
دختر جوان بالا شهر تهران نشسته با مادرش از هر دری سخن.... عجیب است؟ نه!
عجیب پوشش کامل آنهاست!
روسری بر سر بازیگر: توسری بر سر کارگردان.
این سالها فیلم کوتاه هم ب چنین مرضی...
کجا هستند داداهای بی سرور؟
پشت خط هیئت انتخابها! احمقهایی که تنها لعاب و رنگ می شناسند. مشتی بورژوا پرست که تنها لایه می دانند بیهیچ عمقی
نشست تخصصی شناخت فیلمنامه
اولین نشست تخصصی"شناخت فیلمنامه" امروز ساعت 18
این نشست در ادامه برنامه های کانون فیلم حوزه هنری هرمزگان است که با همکاری "گروه سینماتوگرافی" هر سه شنبه برگزار میشود.
آنچه در این نشست گفته خواهد شد: روایتی متفاوت و تمامن فیلمیک از فیلمنامه. علیه تمام داستان پردازی ها که گفته اند.
سینمای فرم گرا: سلیقه یا اصل؟
صدایمان به گوشهای بی صدا نمی شود : تو بگو شانتال جانم؟
یک روزگار بر این بودیم تا چشمان هم نسلان خویش را به دنیای نوینی رهنما شویم. به همین روی، یک دهه بر ذات سینما شدیم.
خود خود خود خود سینما! که ژرمن دولاک بانو فرانسوی بود و رنه کلر، گدار، فرنان لژه، اصلانی برسون ازو، شانتال اکرمن،
اندی وارهل، فرامپتون و ارنی گهر و ریشتر و والتر روتمان... شاید که همگی ما اشتباه می کنیم؟
ما بر ذات خویش می شویم و شما نیز بر اندیشه شهرستانی بودن خویش(بقول آنتوان چخوف روسی)
برسون و تمام اسلافش برای ما... کوتوله بودن برای....
امان از این نگاه کوتولو....
شاهکار اداره فرهنگ هرمزگان
ما معمولا عادت کرده ایم به انتقاد صرف. و چشممان تنها چیزهایی را می بیند که دوست داریم؛ و گاهن واقعیت از این طریق پنهان می شود. هر چند اعتراض تا رسیدن ب حقوق، ریشه در جان هنرمند دارد؛ و این بسی خوشنود کننده ست. چرا که اگر او معترض ب شرایط نامناسب موجود نباشد چه کسی این راه را هادی باشد؟ بخصوص هنرمندانی که تمایلات سیاسی، اداری و .... ندارند. اما عادلانه تر آن است که تمام واقیعت بیان شود. چونکه هنرمند پنهان کردن نمی داند...
آنچه به اندک پیش رو خواهم نهاد در ادامه ی همان "حق" و بی "پنهانی"است.
در تمام دوره هایی که جشنواره اردی بهشت بطور جدی کار خود را ادامه داد(دوره سوم تا هفتم) شاهد توقیف و حذف بسیاری فیلم بوده ایم. حتا تیغ حذف و سانسور ارشاد سه بار خون فیلمهایم را ریخته است. و در هر سه بار اعتراض خود را اعلام کرده ام بطوریکه شواهد موجودند. اما دوره هشتم جشنواره با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین "مرشدی" از این جهت نقطه امید و روشنی بود. شاید انتخاب جناب مرشدی در آغاز، اذهان مردم( و خود ما) را به این سمت برد که تیغ ارشاد تیزتر شده باشد... اما در عین ناباوری و بی هیچ تذکر و سانسوری تمام فیلمهای جشنواره بسلامت نمایش داده شدند. این کمک بزرگی به فیلم کوتاه هرمزگان(و مایه افتخار) ما بود. از این نگاه، اردی بهشت هشتم از دیگر جشنواره ایران پیشروتر.
جناب مرشدی! نام شما در تاریخ سینمای هرمزگان جاودانه شد. البته که همکاران شما نیز در این اتفاق مهم سهیم هستن. بخصوص در امور سینمایی... آقایان: غلامرضا اولابندری، مجید اکبری، خوبیار سالاری.
گروه سینماتوگرافی( محمدرضا رکن الدینی، امین درستکار، داود مرزی زاده و رهبر امامدادی) این همکاری شما را می ستاید و به آن می بالد. همچنین حضور شما در مقام ریاست اداره فرهنگ هرمزگان مایه خرسندی و دلگرمی ما خواهد بود.
LA COQUILLE ET LE CLERGYMAN: Germaine Dulac
خیلی محتاط شدم برای دیدن فیلم. فیلمهای ساختگی امروزین ارضام نمی کنند. سینما برای من تا 1983 وجود دارد. و اصلانی... گدار
فقط گاها تاریخ سینما: اینبار ژرمن دولاک
حذف نمی شود: ستاره ی سینماتوگرافی...
یک نیروی جمعی و هماهنگ، همواره در کوشش است تا برخی نادیده شوند؛ خواسته... ناخواسته.
در این نادیده گرفتن، عده یی رو می شوند.. نا حق... حق؛ اما در فضایی ب کل نابرابر، بی تمییز.
این امر بزرگ و کوچک نمی شناسد... شهر
شهر ما هم از این نعمت بهره های فراوان برده ست... بسی.
نیاز به گشتن نشاید. سرت را به هر طرف بچرخانی می بینی این قوم فراموش شده....
متهم نخست:
شهاب شهر ما را بیرون نگه داشته اند تا اندک ستاره های بی درخشش و دروغین، دیده ها را بفریبند.
در این صورت مخاطب هرمزگانی که ابدا فیلمی از آبروشن ندیده، او را از چرخه سینمای استان هم بیرون می داند. حتا در شرایطی حادتر، ابدا فیلم سازش نمی داند.
البت باید در نگاه داشت که با حذف شهاب آبروشن، در حقیقت ملت هرمزگانی خود را فنا داده اید. چرا که آبروشن با فیلمهایش می تواند نگاههای مردمان شهر ما را ترمیم نماید و به اوجش برساند. و شما(؟) مسئول این محرومیت هستید.
امثال شهاب را طی تاریخ می شود کشف نمود. اما خسارت این عقب ماندگی ملت را چه کسی...؟
