سینمای آوانگارد

سینمای آوانگارد

روبر برسون : محمدرضا اصلانی
سینمای آوانگارد

سینمای آوانگارد

روبر برسون : محمدرضا اصلانی

هنر پَست مدرن

این روزها همه جا گوی سبقتِ هم می ربایند. حیف از آنهمه تعریف حیف ِ تمجید. که بر شما خاندیم

ادم به دیدگانش شَک میخاهد. 

رقابت بر هر چه ناسالم بودن ست. هر که بامش بیش برفش بیشتر. 

یادتان باشد نان بیشرفی پر چرب است. ار تمام ماستهای پالم. 

اینروزها بازار چاپلوسی گرم. کاسه لیسان هرمزگانی همه به صف. 

گویی هنر بفروش میشود. بی روشنایی. 

تئاتر صف نخست و بعد سینما. 

هیچ نمایش بی دوربین. 

دیگر دست به دست هیچ کدام نخاهم شد و بر تنهایی خویش میفزایم

هنرمندان "هواگش" در انتخابات

هر مسجدی را هواگشی می خاهد. 

و سینما و هنر و نمایندگان هنر نیز هواگش: از پشتکوه "ی" که نمیدانیم، دوان دوان امدند تا بهره گیرند.  

برای جمع شدن آرایی که نمی فهمیمش به کجا هرز خاهد. 

ما و من نائب هیچکس نخاهیم شد در این اوضاع بی وضع بی پولی مان و درماندگی اقتصادی مان. 

سکه داریم از نوع بازمانده ی روبرت! 

با نهایی شدن و تصویب آنها : بودجه ما همانی شد که پیشین: آخرین سکه های به جیب. 

هنرمندان "هواگش" در انتخابات! بیشرمی حدی دارد. 

پشت کوه، کوه هر چند نادیدنی؛ برملا میشوید.... 


شاخه یی نوین از سینما: همواره در این فصول می روید

تکدی گریسم سینما 

ان تخ اب ات 

لعنت ب سینما و درود بر بیشرفان بیشرم. استخوان سینما بمکید و روزی حرام کسب. 


روزی به سبز و روزی به محمود و روزی به بنفش و   ...

حی... فیلم 100

فیلم 100 ثانیه یی به تهیه کنندگی 

حوزه هنری

نام فیلم: حی...

مدیرتولید: مجید ذاکری

صدابردار: احمد مریدی

سال تولید خرداد 94 

نوشته: مجید ذاکری

تصویر و کار: رکن الدینی 

به زودی


دوربین و موقیعت آن بنسبت ادمها خودش اشیا در آثار محمدرضا اصلانی 

زن نازنین من


آه ژان!چه راه درازی طی کردم تا به تو برسم

یاد داشتهایی در باب سینماتوگرافی روبر برسون


سکون و عدم تحرک فیلم x  که دوربینش می دود، پرواز میکند. 

دلنوشته یی بر نسل، کار: " امین درستکار"

محمد علی قویدل در نمایی از فیلم نسل. محصول 1386 گروه سینماتوگرافی 


فیلم "نسل" نخستین فیلم گروه سینماتوگرافی و اولین داشته های جناب درستکار در واکنش به روبر برسون ساخته شد. برسون که بت تمام ما در آن سالها بود{مگر در این سالها نیست!؟}این فیلم که روایت گذران زندگی و ادامه دادن به ناچار آن است، از سه شعر ژاک پره ور بهره میبرد. که مهمترینش "خانوادگی".

جایزه بهترین فیلم شاعرانه، کمترین لطفی بود که نصیب کارگردان شد.

در مورد نسل نمیتوان داستانی به تعریف داشت.  هر چند بسیار واضح ابتدا تا انتهایش را رو میکند. اما فیلم با صداهای خود و لحن گفتارش است که به پیش میشود.

گفتاری عاری از هر گونه اطلاعات صرف، و بدون اجرایی در مسیر قلاب انداختن به حس مخاطب. که بر عکس و در مخالفت با فضای شاعرانه، بسیار سرد و بی روح و نعره کشان؛ تو گویی ضد شعر!

امین درستکار به جای اختیار داشتن روابط داستانی و دغدغه پیچ و تاب اش، عناصر طبیعی را مدتی به عاریه می دارد: کوه و خورشید و بیابان و زمین! اینها ماتریال اوست. و بی آنکه تغییری در اشکال آنها ایجاد نماید تازه شان میکند: " آفرینشگری به معنای تغییر شکل یا ابداع امور و اشخاص نیست؛ بلکه ایجاد روابط نو میان آنهاست" یا چیزی شبیه بهمین از روبر برسون.

اولین درس او(کارگردان "نسل") از روبرت بزرگ همین است. بی آنکه بر سر دانشگاه دیواری اش بنشیند. البته تاثیر اصلانی(گفته هایش و فیلمها) در این مسیر بی انکار.

در ادامه روند، موسیقی نیز بی جاست: حرام! تفسیر شخصیتها بی هوده. از بابت ارتفاع زوایا یا صحنه پردازی بدروغ و نادان مابانه.

دوربین در ابتدا با چشم شخصیت کودک فیلم(رامین جعفری) مواجهه میشود: کشف دوربین و ترد او(او به معنای "شخصیت دوربینی)  توسط انسان نوین ما از دزدکی دیدنهاش؛ حاکمیت محضش و گوش بامر اش شدن.  

به همین علت گفتار فیلم از دوربین سوا میشود. آنچه او میگوید، دوربین گاها به ثمر ش نمیدهد! "وقتی پسر بازگردد به پدرش کار می کند" دوربین اما به خوابگاه ابدی میشود.

غریب اینکه ما ابدا زمان و مکان را از کف میبریم! این اتفاق کجاست، مکانش؟ زمانش به کدام؟

همه اینها در 3 دقیقه تصویر و صدا شده اند.

گاهی میتوان سینما را مضحک  ترین "چیز" زمین خواند با خیل دقایق عبث اش! نا فهمی خودشان به مخاطب مربوط... برای فهم یک داستان چه زمانهامان که هدر نشد.

امین درستکار نیز درس بزرگی ست به تمامیِ چنین سینمایی 


مشخصات اثر

نام فیلم: نسل

تصویر بردار: علی محسنی

مونتاژ : درستکار

چهره ها: قویدل، رامین، جلیل 

زمان: 3 دقیقه 

محصول 1386/87 

تهیه شده در : گروه سینماتوگرافی(بنیاد سینمای آوانگارد فعلی) 

نسل: بررسی میشود

تا چند شصت دقیقه ی پیش رو 

به پیشنهاد زبیده گردکانی :


نوشتن کتاب "سینماتوگرافی" که اشارت است به 


بررسی سینماتوگرافی در آثار فیلم سازان هستی.