آه روبر برسون!
دیگر چه می توانم گفت؟ دریا نمی داند. کفی آب بردار و به چهره بگو؛ چهره ام چه آسان در کفی اب خوانده می شود... اکنون دیگر دل به آب می دهم. در این خاکستر به تنگ آمده ام
ادامه...
گفتند کلاغی تو گفتم کلاغم من گفتند که ... رفیق گفتن بمیر. ولی من نمی میرم. مطمئن باش. ممکنه نوری که از من به سمت سر دشمن می ره تیز و برنده تر از تیری که از سمت او به سینه ام فرو می ره نباشه-اما ادامه داره.من میمیرم.تیرش تموم میشه.اما هنوز شورش پابرجا خواهد بود.همیشه.همه جا.تا جایی که خورشید به زمین نزدیک شه.کلاغ شورشی در خورشید بر زمین بتابه.و تاریکی خجالت بکشه.کوتاه و کوچک و خمیده تر شه.و کودکان ما پا برزمینی بگذارند که آزاد است.پارسای آزاد برای پارسایان آزاد. برای تو.رفیق من
تو برنده تری کلاغ شورشی! بی هیچ شکی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
گفتند کلاغی تو
گفتم کلاغم من
گفتند که ...
رفیق گفتن بمیر.
ولی من نمی میرم.
مطمئن باش.
ممکنه نوری که از من به سمت سر دشمن می ره تیز و برنده تر از تیری که از سمت او به سینه ام فرو می ره نباشه-اما ادامه داره.من میمیرم.تیرش تموم میشه.اما هنوز شورش پابرجا خواهد بود.همیشه.همه جا.تا جایی که خورشید به زمین نزدیک شه.کلاغ شورشی در خورشید بر زمین بتابه.و تاریکی خجالت بکشه.کوتاه و کوچک و خمیده تر شه.و کودکان ما پا برزمینی بگذارند که آزاد است.پارسای آزاد برای پارسایان آزاد.
برای تو.رفیق من
تو برنده تری کلاغ شورشی! بی هیچ شکی