سینمای آوانگارد

سینمای آوانگارد

روبر برسون : محمدرضا اصلانی
سینمای آوانگارد

سینمای آوانگارد

روبر برسون : محمدرضا اصلانی

حکایت خشک کردن جامه ( رساله ی قشیریه)

گویند بایزید، با یاری، جامه می شست به صحرا.

این یار گفت : جامه به دیوارها افکنیم.

بایزید گفت : میخ اندر دیوار مردمان نتوان زد.

یار گفت : از درختها فرو آویزیم.

گفت : نه، که شاخه ها بشکند.

گفت : پس چه کنیم؟ بر این گیاه ها افکنیم؟

گفت : ((نه، که علف ستوران بود. بر ایشان پوشیده نکنیم)) و پشت به آفتاب

کرد و پیراهن بر پشت افکند تا خشک شود.
نظرات 7 + ارسال نظر
امیرحسین جمعه 21 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 17:33

واقعاقشنگه

دانش اموز پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 13:00

ممنون

هستى سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 01:55

عالى بود مخصوصاً براى درس ١٤ کلاس هشتمى ها که آزاده و حکایت هم مى خواد
ممنونم ☺️

مری یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 21:24

مری بود مر گر مربودی همیشه مر باشی با تشکر

درسا سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 23:05

لاااااااااااااااااااااااااااااااااااایک

بهنام چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 20:04

عالی بود ممنونم با اجازه شیر می کنم

مبینا پنج‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 16:09 http://www.mobinasaberi@roshdmail.ir

واقعا خیلی قشنگ و مفهومی بود خیلی خیلی ممنون :

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد