آه روبر برسون!
دیگر چه می توانم گفت؟ دریا نمی داند. کفی آب بردار و به چهره بگو؛ چهره ام چه آسان در کفی اب خوانده می شود... اکنون دیگر دل به آب می دهم. در این خاکستر به تنگ آمده ام
ادامه...
اااااااااای یأس با تو ام نیا !! امده بودم که بجنگم که بخواهم که بمانم «میمانیم...» و بمیرم تا تو خداوندگارا.... اه ((همه ذات جهان عاشقند)) و من نیز... و خواهم... تا تو ، خداوندگارا... با او ، تا تو خداوندگارا... بی «او»ی عینی با «او»ی ذهنی و قلبی و دلی.... تا ابد با او، تا تو خداوندگارا..... اه .
یک دانه گندم باید بر خاک بیفتد و بمیرد تا رشد کند و به بار نشیند ،وگرنه همان دانه باقی می ماند.
مثل همیشه اثر گذر بود عزیز
اااااااااای یأس
با تو ام
نیا !!
امده بودم که بجنگم
که بخواهم
که بمانم
«میمانیم...»
و بمیرم
تا تو خداوندگارا....
اه
((همه ذات جهان عاشقند))
و من نیز...
و خواهم...
تا تو ، خداوندگارا...
با او ، تا تو
خداوندگارا...
بی «او»ی عینی
با «او»ی ذهنی
و قلبی و دلی....
تا ابد با او، تا تو خداوندگارا.....
اه .
بی نهایت را کم است برای ما
حرف نداری رفیق محمدرضا
حرف نداری بچه .
از اون سینما گفتن هات
از این شیخ فردالدین خوندنت .
ارادتمند دیرینه : ناجور